جنایت و عدالت
رژیم ایران از جنگ حماس برای لاپوشانی انبوه مشکلات داخلی استفاده میکند
موضوعاتی چون به کما رفتن دختر نوجوان، حبس برندهٔ جایزه نوبل در زندان و اقتصاد در آستانهٔ فروپاشی تمام اخبار داخلی ایران را فراگرفته و خشم رژیم را برانگیخته بود. اما ناگهان خبر حملهٔ حماس به اسرائیل آمد.
نوشتهٔ پیشتاز |
رژیم ایران از جنگ اسرائیل و گروه شبهنظامی فلسطینی حماس برای منحرف کردن توجه مردم و جهان از سلسله تحولات جدی در داخل کشور سوءاستفاده میکند.
از ابتدای این جنگ، رسانههای دولتی پر شده است از نقل قولهای مسئولان در ستایش شبهنظامیان حماس و نگرانیها در مورد غزه و لفاظیهای ضد اسرائیل، و هرگونه اشاره به رویدادهای داخلی اخیر که همچنان در کانون تمرکز اکثریت مردم و ناظران جهانی قرار دارد در سیل این اخبار غرق میشود.
این جنگ زمانی شروع شد که ایران غرق در اخبار سه تحول بزرگ بود: وضعیت دختر نوجوانی که بهدلیل عدم پوشش موی خود در اثر ضربوشتم یکی از عوامل به کما رفته بود، یک فعال برجستهٔ زندانی که برندهٔ جایزه صلح نوبل شد و شرایط اقتصادی رو به وخامت در ایران.
تلاش برای کنترل روایت
در چند روز نخست بعد از افتادن و بستری شدن دختر ۱۶ سالهای بهنام آرمیتا گراوند -- که از روز نهم مهرماه همچنان در کما بهسر میبرد -- حکومت اخبار را در لفافه نگه داشت، چرا که نگران احتمال برگزاری اعتراضات و تکرار رویدادهای متعاقب مرگ مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ بود.
پس از انتشار خبر و اجبار حکومت به پذیرش این حادثه، رژیم تلاش کرد با طرح ادعای افتادن آن دختر در اثر افت فشار خون، روایت را تحت کنترل خود درآورد.
اندکی بعد، شایعات و پستهایی در شبکههای اجتماعی پخش شد که میگفت شهین احمدی -- مادر آرمیتا گراوند -- دستگیر شده و بستگان نزدیک گراوند نیز از ملاقات او در بخش آیسییو منع شدهاند.
با قوتگرفتن این گزارشها، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) فیلمی از مصاحبه با والدین گراوند پخش کرد، که در آن فیلم والدین این دختر نوجوان از مردم برای دخترشان طلب دعا میکردند و گزارشهای مربوط به منع ملاقات دخترشان را تکذیب میکردند.
بعضی از ناظران این مصاحبه را به شیوهٔ آشنای رژیم در گرفتن اعترافات اجباری از دگراندیشان تشبیه کردند.
ایرنا فیلم دوربین مداربسته از لحظهٔ ورود گراوند به ایستگاه مترو، توقف در سوپرمارکت مترو و سوار شدن به قطار بههمراه دو نفر از دوستانش را نیز منتشر کرد.
بعد از این فیلمها، تصاویر تلاش امدادگران برای احیای گراوند در حالی که روی سکو دراز کشیده بود منتشر شد. ویدیویی از زمان حضور گراوند داخل واگن قطار در دست نیست. یکی از مسئولان مترو بعداً گفت واگنی که گراوند سوار آن شده مجهز به دوربین مداربسته نبوده است.
طبق گزارشها، حکومت پس از اعلام این خبر تمامی رسانهها را از پوشش اخبار مربوط به این دختر نوجوان منع کرده، که منجر به خلأ خبری شده، و از سوی دیگر رسانههای ایرانی خارج از کشور را به نشر اکاذیب برای دامنزدن به ناآرامی متهم کرده است.
رسانههای تندرو هر روز دربارهٔ بیگناهی رژیم در موضوع افتادن این دختر نوجوان سرمقالهها نوشتند و مدعی شدند این به اصطلاح نقشه -- یا به تعبیر خودشان «پروژهٔ آرمیتا» -- در دامنزدن به اعتراضات ناکام مانده است.
زمانی که حماس، این گروه شبهنظامی مورد حمایت ایران، به اسرائیل حمله کرد، رسانههای ایرانی مخاطبان خود را غرق اخبار لحظه به لحظهٔ این بحران رو به غلیان کردند و توجهات را بهکل از محتوای مرتبط با «پروژهٔ آرمیتا» دور کردند.
پوشش جنگ حماس و اسرائیل در رسانههای داخلی حول سه محور بوده است: اخبار لحظه به لحظهٔ خود جنگ، لفاظیهای ضد اسرائیل و تکذیب نقش ایران.
«رؤیای رژیم»
در این حین، حکومت ایران تصمیم کمیتهٔ نوبل برای اعطای جایزهٔ صلح امسال به نرگس محمدی، زندانی و فعال برجستهٔ حقوق بشر، را حرکتی «مغرضانه و سیاسیکاری» خواند.
رسانههای وابسته به رژیم از قول مسئولان نظام نرگس محمدی را فردی خواندند که بارها به جرایم مختلف «محکوم» شده است.
این قضیهٔ ناخوشایند برای رژیم نیز در عمق پوشش دیوار به دیوار رسانههای دولتی از جنگ حماس و اسرائیل محو شده است.
یک وکیل ساکن تهران، که موکلان او اکثراً زندانیان سیاسی و فعالان هستند، گفت: «این جایزهٔ نوبل نمیتوانست در برههای بهجاتر از این برای رژیم اعطا شود».
او با شرط محفوظ ماندن هویتش به پیشتاز گفت: «[مسئولان] تمام تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا توجه مردم را از موضوع محمدی و درخواستها برای آزادی او منحرف کنند. در عوض، مدام موضوع جنگ را پوشش میدهند.»
وی افزود: «آخر این همان رؤیای جمهوری اسلامی است».
لاپوشانی وضعیت اقتصادی
از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در سمت ریاستجمهوری، رسانههای وابسته به رژیم وضعیت وخیم اقتصاد تقریباً ورشکستهٔ ایران را با ملایمت بیشتر و انتقاد کمتر از دولت پوشش دادهاند.
در بحبوحهٔ سقوط آزاد ارزش پول ملی، تورم افسارگسیخته و افزایش نرخ بیکاری، اقتصاد ایران در آستانهٔ فروپاشی قرار گرفته است.
بهمحض آغاز جنگ بین اسرائیل و حماس، رسانههای داخلی تمرکز خود را روی نیازهای مردم فلسطین و اوضاع وخیم ساکنان غزه گذاشتند و از پرداختن به مشکلات اقتصادی خود ایران پرهیز کردند.
نرخ تورم نقطه به نقطهٔ اعلامی بانک مرکزی ایران برای دورهٔ ۳۱ روزهٔ منتهی به ۳۱ مرداد در مقایسه با دورهٔ مشابه در سال گذشته برابر با ۴۶ درصد بود، در حالی که مرکز آمار ایران این نرخ را ۵۱ درصد برآورد کرده بود.
اما مرکز تحقیقات مجلس اخیراً در گزارشی اعلام کرد نرخ تورمی که «مردم حس میکنند» در دورهٔ ۱۲ ماههٔ منتهی به ۳۱ مرداد ۸۶ درصد بوده است.
از زمان آغاز درگیری اسرائیل و حماس، بعضی از مردم ایران گزارش کردهاند که قیمت کالاهای اساسی که از قبل هم متورم بوده در فاصلهٔ همین چند روز افزایش یافته است.
بلافاصله پس از شروع جنگ، ارزش ریال ایران به پایینترین میزان سه ماه گذشته افت کرد. روز یکشنبه نیز شاخص بورس ایران ۵۱٫۰۰۰ واحد افت کرد و سرمایهگذاران را به وحشت انداخت.
سعید لیلاز، اقتصاددان اصلاحطلب، به رسانهٔ ایرانی خبرآنلاین گفت این درگیری چنانچه به درازا کشیده شود ممکن است تبعات غیرقابل کنترل و ویرانگری برای اقتصاد ایران و منطقه داشته باشد.
رسانههای دولتی از قول مسئولان آثار منفی این کشمکش در اقتصاد کشور را کماهمیت جلوه داده و مشکلات اقتصادی اخیر را «روانی» دانسته و آن را به «پیامدهای انتظارات بازار» نسبت دادهاند.
بهگفتهٔ ناظران، چند رسانهٔ مورد حمایت رژیم مقالاتی با این مضمون منتشر کردهاند که تأثیر منفی اخیر بر اقتصاد بیرمق کنونی ایران «زودگذر» است و این حقیقت را رد کردهاند که اقدامات حماس معیشت مردم ایران را تحتالشعاع قرار داده است -- مطلبی که اکثر طبقهٔ متوسط ایران قبول ندارند.