تروریسم
علاقهٔ کم منطقه به سخنرانی دوم رهبر حزبالله
حسن نصرالله در سخنرانی تند خود در روز ۱۲ آبان بخش قابل توجهی از اعتبار خود را از دست داد، تملقگویی او از ایران در دایرهٔ توجه قرار گرفت و منطقه نیز به نظراتی که بعداً برای حفظ آبرویش مطرح شد توجهی نکرد.
نوشتهٔ نهاد طوبالیان |
بیروت -- در فاصلهٔ کمتر از یک هفته بعد از شکست سکوت حسن نصرالله، رهبر حزبالله، در باب جنگ اسرائیل و حماس و تمجید او از حماس ضمن فاصلهگرفتن از آن، وی قرار است روز شنبه (۲۰ آبان) دوباره سخنرانی کند.
اما تحلیلگران به تارنمای الفاصل وابسته به پیشتاز گفتند برخلاف سخنرانی اول او که بسیار هم مورد انتظار بود و در بحبوحهٔ ترس از گسترش درگیری مورد توجه زیادی در لبنان، منطقه و ورای آن قرار گرفت، انتظار نمیرود این سخنرانی دوم مخاطب زیادی داشته باشد.
حسان قطب، مدیر مرکز پژوهش و مشاورهٔ لبنان، با اشاره به اینکه «سخنرانی دومش مستمع چندانی نخواهد داشت» خاطرنشان کرد نصرالله پس از ایراد نطق تند قبلی «بخش زیادی از اعتبار خود را از دست داده است».
او گفت سخنرانی ۱۲ آبان نصرالله، که پس از قریب به یک ماه سکوت راهبردی علیرغم تشدید گمانهزنیها صورت گرفت، بهگونهای زمانبندی شده بود که بیشترین تأثیر را داشته باشد.
آقای قطب افزود، اما همان سخنرانی هم دلسردکننده بود «چون بیپرده اعتراف کرد که "محور" او از قبل اطلاعی دربارهٔ "طوفان الاقصی" نداشته است»؛ طوفان الاقصی نامی است که حماس برای حملهٔ تروریستی ۱۵ مهر به اسرائیل انتخاب کرده است.
در آن روز، این گروه تروریستی مورد حمایت ایران از راه زمین، هوا و دریا از داخل خاک غزه به اسرائیل حمله کرد و باعث جان باختن دستکم ۱٫۴۰۰ تن شد، که بیشترشان غیرنظامی بودند، و بالغ بر ۲۰۰ نفر را گروگان گرفت و آتش این جنگ مداوم با اسرائیل را شعلهور کرد.
نصرالله -- رهبر خودخواندهٔ بهاصطلاح «محور مقاومت» -- حزب خود را از این حمله مبرا خواند و مدعی شد حماس با محرمانگی مطلق و بدون اطلاع متحدانش این حمله را انجام داده است.
بهگفتهٔ قطب، سخنرانی رهبر حزبالله طولانی و پر از سخنان بیربط «و فاقد هر گونه موضع با امکان تلاطم در منطقه یا هر گونه تصمیم متناسب با حجم گزافهپردازیهای رسانهای قبل از سخنرانیاش» بود.
وی افزود اظهارات اخیر نصرالله «با سخنرانیهای قبلی او که بر وحدت عرصهها ("محور مقاومت") تمرکز داشت در تضاد کامل بود، چون گفت تصمیم جنگ کاملاً فلسطینی بوده است».
قطب گفت این اظهارات، ادعای نصرالله «مبنی بر ارباب موضع فکری خود بودن» را نیز نقض میکند و نشان میدهد که نقش حزبالله را اولویتهای رژیم ایران تعیین میکند.
وی یادآور شد که «نصرالله به صدور بیانیه برای حفظ آبرو بسنده کرده است».
«این امر تأیید میکند که او و حزب شبهنظامیاش بازیچهای فرمانبردار در دستان ایرانند، که حالا دیگر میترسد حزبالله را در جنگی داخلی یا منطقهای در امتداد مرزهای جنوبی لبنان درگیر کند.»
نصرالله تحت امر ایران
نجم الهاشم، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی، به الفاصل گفت: «نصرالله در جهت منافع ایران کار میکند و اوامر آن را در منطقه پیاده میکند».
نصرالله همیشه گفته است «که سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و تابع اصل ولایت فقیه است، که یعنی باید از علی خامنهای، رهبر ایران، تبعیت کند.
آقای هاشم گفت: «از این منظر، میتوان گفت هر آنچه نصرالله گفته و خواهد گفت همچنان حول این محور میچرخد که مواضعش چقدر در خدمت ایران است».
وی افزود رژیم ایران «بهتنهایی تصمیم میگیرد که سخنانش در جهت منافع [ایران] هست یا نه و بر همین اساس عمل میکند و هر یک از مواضع او را که در خدمت منافعش نباشد حذف میکند یا به تعلیق درمیآورد».
او در ادامه گفت رهبر حزبالله «منتظر تحولات غزه نمیماند تا برای ورود یا عدم ورود به جنگ تصمیم بگیرد، بلکه [منتظر میماند تا ببیند] ایران چه تصمیمی میگیرد».
هاشم خاطرنشان کرد: «عجز نصرالله در عملی کردن تهدیدهایش، حداقل تا به امروز، با آنچه میگوید تناقض دارد و گواه ناتوانی او در عملی کردن این تهدیدهاست».
وی افزود دلیل این امر، همانطور که خود نصرالله در مناسبتهای پیشین گفته، این است که نصرالله و حزبش «سربازان ولایت فقیه و ایران هستند».
«فقط در دست ایران»
سیمون ابوفاضل، نویسندهٔ سیاسی، به الفاصل گفت نصرالله بیش از هر چیز دیگری «یک مجرم است که مردم خود و غیرنظامیان بیگناه را به کشتن میدهد و دست خود را از خون آنها میشوید».
او گفت شعارهایی که نصرالله سالها تکرار کرده «گزافهگویی است» و با هدف بسیج پایگاه هواداران او که «با منافع ایران پیوند خوردهاند» مطرح میشود.
ابوفاضل گفت اظهارات پیشین نصرالله «حول محور ایران و میزان جدیت آن در حمایت از حماس از طریق حزبالله میچرخد».
وی افزود اما بیشتر صحبتهای او دربارهٔ «وحدت عرصهها» توخالی است، همانطور که در سخنرانی ۱۲ آبان او واضح بود که مدعی شد حملهٔ تروریستی ۱۵ مهر «فقط محدود به حماس و بدون هماهنگی با نصرالله بوده است».
ابوفاضل گفت رهبر حزبالله «همیشه گفته که رهبر "محور مقاومت" است و حالا مشخص شد که "محور مقاومت" خارج از کنترل اوست و فقط در دست ایران است».
مردم کشورهای مختلف باید به غیر از رویدادهای کشور خویش، به اتفاقات کشورهای دیگر به ویژه آنهائی که اهمیت بیشتری برایشان دارد، بپردازند. مثلا اگر مردم لبنان پیگیر رخدادهای داخلی ایران می بودند، بهتر می توانستند از نیت پشت پرده حزب نصرالله با خبر شوند. وقتی بمب گذاری این گروه باعث کشتار تیم رئیس جمهور رفیق حریری شد، سکوت مردم لبنان عجیبترین رفتاری بود که مردم ایران را به حیرت انداخت؟! مردم لبنان اینقدر منتظر شدند بلکه مثلا نتیجه بررسی دادگاه پرونده این ترور ناجوانمردانه روشن شود؟! آیا مردم لبنان از زد و بندهای سیاسی خبر ندارند؟ آیا ممکن بود نتیجه دادگاه قاطعانه و به موقع حقیقت را بگوید؟ آیا اصلا حقیقت روشن نبود؟ پس امروز مردم لبنان دارند تقاص آن سکوت خود را پس میدهند