حقوق بشر
نگرانی شدید رژیم ایران در سالروز جنبش «زن، زندگی، آزادی»
همزمان با نخستین سالگرد آغاز جنبش اعتراضی ضدحکومت در ایران و در شرایطی که اثرات آن هنوز در خیابانهای ایران دیده میشود، رژیم بهشدت نگران است.
نوشتهٔ پیشتاز |
مهسا امینی دختر ۲۲ ساله اهل شهر سقز در استان کردستان ایران روز ۲۵ شهریور گذشته، پس از بازداشت در یکی از خیابانهای تهران در حین سفر برای ملاقات با بستگانش، در بازداشت «پلیس امنیت اخلاقی» جمهوری اسلامی کشته شد.
اتهام منجر به بازداشت امینی رعایت نکردن مقررات حجاب اجباری حکومت بود که مهمترین بخش آن پوشاندن موی سر است.
کشتهشدن مهسا امینی جرقهٔ آتش گستردهترین اعتراضات در سراسر کشور از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را روشن کرد. در آغاز، زنان رهبری این اعتراضات را در دست داشتند و موضوع اصلی آن عمدتاً آزادیها و حقوق فردی زنان بود.
پدر و مادر مهسا امینی روز شنبه (۱۸ شهریور) گفتند که به مناسب نخستین سالگرد درگذشت دخترشان مراسمی را بر سر مزار او برگزار خواهند کرد.
در یک سال گذشته، زنان از گروههای سنی مختلف خشم بیسابقهای را علیه رژیم در رابطه با حجاب اجباری و مقررات پوشاندن سر ابراز کردهاند. مدت کوتاهی پس از تأسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷، این مقررات به قانون تبدیل شد.
تعدادی از زنان جوان در خیابانها پشت سر روحانیون شیعه حرکت کرده و در برخی موارد با پراندن عمامههایشان به آنها فهماندهاند که نسبت به حضورشان در جامعه معترض هستند.
بسیاری از افراد مشهور به ویژه زنان در شبکههای اجتماعی از این جنبش حمایت کردهاند.
برخی از آنها بدون روسری، در انظار عمومی ظاهر شدهاند، در مراسم شرکت کردهاند، یا حتی به سخنرانی پرداختهاند. شمار اندکی از آنها دستگیر و پس از مدت کوتاهی با قرار وثیقه آزاد شدند و رژیم در واکنش به این اقدام ساختارشکنانهٔ چهرههای مشهور اقدامی جدی انجام نداده است.
با این حال، برخی از هنرمندان محبوب، از جمله خوانندگانی که در ترانههایشان از این جنبش حمایت کردهاند، به دلیل موضعگیری در برابر پوشش اجباری مو، تهدید یا زندانی شدهاند.
اگرچه موج اعتراضات در ماههای اخیر بهدلیل سرکوب وحشیانهٔ رژیم فروکش کرده است، این اعتراضات تأثیری نیرومند و پایدار بر قوانین پوشش اجباری زنان در ایران داشتهاند.
نماد مقاومت
بلافاصله پس از خاکسپاری مهسا امینی در زادگاهش، نوشتهای روی مزارش قرار داده شد. روی این تابلو بهزبان کردی نوشته شده بود: «تو نمردهای، نام تو نماد خواهد شد.»
نام او بهواقع نماد مقاومت و سرپیچی در برابر رژیم شده است. این نام همچنین به جنبشی بزرگ با نام «زن، زندگی، آزادی» منتهی شد که بهسرعت در جهان حامیان زیادی پیدا کرد.
شمار بسیار زیاد زنانی که از ادامهٔ پوشاندن موهایشان خودداری میکنند، رژیم را در تنگنا قرار داده است. ناظران میگویند بهنظر میرسد با نزدیک شدن به اولین سالگرد کشتهشدن مهسا امینی، رژیم در آمادهباش بهسر میبرد.
زنان برای دفاع از حقوقشان ماهها به خیابانها رفتند.
اقدامات سرکوبگرانهٔ نیروهای امنیتی حکومت علیه آنها هدف قرار دادن صورت، پستان، و اندامهای تناسلی زنان بود. رژیم شماری از آنها را نیز با شلیک مستقیم به چشمهایشان نابینا کرد.
یک زن ۴۲ ساله که در یکی از مناطق نسبتاً مرفه حومهٔ تهران زندگی میکند و نخواست نامش فاش شود، میگوید: «زنان در مقابله با روسری اجباری بسیار شجاع بودهاند و مردان زیادی نیز از آنها حمایت کردهاند.»
او به پیشتاز گفت: «بیشتر زنان محلهٔ من، بهویژه جوانترها، با سر باز در انظار عمومی ظاهر میشوند و این روزها دیدن کسی که روسری بهسر دارد، تقریباً عجیب است.»
او گفت: «این فقط به حومهٔ شهرها محدود نمیشود و در تهران و سایر شهرهای بزرگ، تا حد زیادی در مدارس و دانشگاهها، مراکز خرید، فروشگاهها، و پارکها صادق است.»
سرکوب نخبگان و اقلیتها
رژیم در واکنش به اعتراضات و نافرمانیهای مدنی ماههای اخیر، آشکارا در تلاشی برای جلوگیری از اعتراضات بیشتر در آستانهٔ نخستین سالگرد این جنبش، اقدامات و تمهیدات شدیدی را انجام داده است.
اعتراضات سال گذشته به مدارس و دانشگاهها سرایت کرد و حکومت را بر آن داشت برای کنترل خیزش دانشجویان، این مراکز را بهطور موقت تعطیل کند.
بهگفتهٔ ناظران، حکومت ایران در چند هفتهٔ گذشته دهها تن از دانشگاهیان را اخراج کرده است و این نشاندهندهٔ ترس این نهاد از قدرتی است که بهویژه دانشگاهها در هدایت این خیزش دارند.
آنها میگویند جمهوری اسلامی فشار کمسابقهای را بر نخبگان و اقلیت ها وارد میکند و یادآور میشوند که این اعمال فشار در ترس رژیم از خشم عمومی و اقدامات نخبگان ریشه دارد.
جمهوری اسلامی همواره اقلیتهای قومی و مذهبی ایران را سرکوب کرده است. این رژیم بهویژه با جامعهٔ کردها -- که از دو نظر، یعنی هم از نظر سنی بودن در کشور دارای اکثریت شیعهٔ ایران و هم از نظر قومیتشان اقلیت محسوب میشوند -- بهشدت برخورد کرده است.
با این حال، چندین سازمان و فعال حقوق بشری یادآور شدهاند که این سرکوبها ظالمانه و بسیار شدید بوده است.
مرگ مهسا امینی بهدلیل کُرد بودن او تأثیر شدیدی بر هموطنان کردش گذاشت و آنها چندین ماه به اعتراضات فعال ادامه دادند. این اعتراضات با گذشت یک سال، هر چند پراکنده، همچنان ادامه دارد و بههمین ترتیب سرکوب وحشیانه هم پایان نیافته است.
مرگ او «بیهوده نخواهد بود»
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبانماه گذشته بارها به جوامع کرد ایرانی مستقر در عراق یورش برد و آنها را به دامن زدن به اعتراضات سراسری در ایران متهم کرد.
این رژیم جامعهٔ بهائی را هم سرکوب کرده است. از جمله اقداماتی که در آبان گذشته انجام شد، صدور احکام ۱۰ سالهٔ زندان برای دو کنشگر برجستهٔ بهائی بود.
مهوش ثابت، ۶۹ ساله، و فریبا کمالآبادی، ۶۰ ساله، هر دو در گذشته در رابطه با کنشگری خود ۱۰ سال زندان را تحمل کردهاند. این دو زن در اواخر تیرماه و در آغاز دور تازهٔ سرکوب بهائیان، بار دیگر بازداشت شدند. شمار بهائیان در ایران حدود ۳۰۰ هزار نفر است.
علی، یک دندانپزشک کرد که در مهاباد ایران زندگی میکند، گفت که رژیم از کردها و قدرت آنها میترسد و بههمین دلیل است که بهطور سیستماتیک آنها را سرکوب میکند.
علی به پیشتاز گفت: «صرفنظر از اقدامات رژیم، نه جامعهٔ کرد و نه اکثریت کشور -- البته از سال گذشته -- دیگر نمیترسند.»
او گفت: «ما در برابر جمهوری اسلامی سر فرود نمیآوریم و با نزدیکشدن به سالگرد کشتهشدن مهسا، مخالفتمان را نشان خواهیم داد. ما او را ناامید نخواهیم کرد. او برای ما یک شهید است. نمیگذاریم خون او به هدر برود.»
آب گل آلود ماهی میگیریااا بگیر مارماهی گیرت میاد