جنایت و عدالت
برانگیختن خشم همگانی با کشته شدن جوان ایرانی بهدست پلیس
بسیاری از مردم ایران نسبت به افزایش شمار قتلها و حبسهای خودسرانهٔ شهروندان عادی بهدست نیروی انتظامی رژیم نگرانند.
نوشتهٔ عمر |
کشته شدن میلاد پناهنده، ۲۶ ساله و ساکن شهر دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد، بهدست نیروی انتظامی ایران موجب خشم مردم ایران شده است.
رئیس پلیس جنایی یاسوج روز ۱۱ شهریور مقابل خانهٔ پناهنده در روستای تل کوچک پیش چشم مادرش دو بار به سر او شلیک کرد.
پناهنده متهم شده بود که روز ۱۲ تیرماه در دهدشت طی درگیریهای خشونتبار یک مهاجر افغان را کشته است.
شاهدان محلی گفتند گروه زیادی از نیروهای پلیس برای دستگیری پناهنده در ارتباط با این قتل به محل اعزام شده بودند و او قصد داشته است خود را بهشکل مسالمتآمیز تسلیم کند.
به گزارش ایرانوایر، فرمانده نیروی انتظامی استان گفت پناهنده سعی داشته است با کمک خانوادهاش فرار کند، که منجر به درگیری مسلحانه با فاصله شده است.
در پی وقوع این حادثه، ساکنان محلی با چوب و سنگ نیروهای انتظامی را از روستا بیرون کردند.
پناهنده یک کارگر فصلی بوده که از راه کشاورزی و پرورش دام، نانآور یک خانوادهٔ چهارنفره با دو کودک دو و چهارساله بوده است. بهگفتهٔ بستگان، این خانواده در فقر محض زندگی میکنند.
قتلهای خودسرانه
خبرگزاریهای دولتی و نیمهدولتی ایران پناهنده را «قاتل فراری» نامیدهاند، برچسبی که اغلب پیش از اتهام رسمی یا محاکمهٔ افراد به آنها زده میشود.
بسیاری از مردم ایران نسبت به افزایش شمار قتلها و حبسهای خودسرانهٔ شهروندان عادی بهدست نیروی انتظامی نگرانند.
فیروز، ۳۴ ساله اهل کرمان، گفت کشته شدن پناهنده «قتل عمد» است و باید به آن رسیدگی شود.
او ضمن ابراز نگرانی از آزاد بودن و عدم بازخواست مأمور پلیسی که پناهنده را کشته است، به پیشتاز گفت: «فقط دادگاه میتواند در مورد کیفر یا اعدام مجرم تصمیمگیری کند نه پلیس.»
تنها چند روز پیش از کشته شدن پناهنده، جوان دیگری نیز در شهرستان لاهیجان استان گیلان در بازداشت پلیس جان باخت.
محمد میرموسوی، سی و شش ساله، ماه گذشته با اتهام دست داشتن در یک درگیری خیابانی به بازداشت پلیس درآمد و بعداً طبق شنیدهها در اثر شکنجههای بیرحمانه جان باخت.
امیر، ۴۷ ساله اهل کرمان، گفت: «پلیس یا از قانون بیاطلاع است یا ارزشی برای آن قائل نیست.»
صدای مردم ایران شنیده نمیشود
میثم، ۴۱ ساله اهل مشهد، گفت صدای مردم ایران شنیده نمیشود.
او گفت: «هیچ عدالتی در نظام قضایی وجود ندارد. بارها شاهد اعدام افراد بیگناه بودهایم. آیا عدالتجویی و مطالبهٔ حقوق فردی خود این قدر جرمی جدی است که اعدام جوانان را با آن توجیه میکنند؟»
حسین، ۲۶ ساله از مشهد، گفت هر وقت مردم ایران بانگ عدالت برمیآورند به سختترین شکل ممکن سرکوب میشوند.
او به پیشتاز گفت: «با اینکه افراد بیگناه زیادی حبس یا حتی اعدام میشوند، هیچکس در ایران اجازه ندارد به اقدامات دستگاههای امنیتی و قضایی اعتراض کند.»
وی افزود زندانهای جمهوری اسلامی پر از افرادی است که به جرمهای کوچک زندانی شدهاند.
بخاطر اینکه هر کسی وظیفه خود را درست نمیداند یا اطلاعاتی در مورد شایعه ندارد .باید به مسائل برسی شود و عادلانه تصمیمات گرفته شود
همه در مقابل قانون یکسان هستیم.کسی شخصی را میکشد یا باید قصاص شود یا دیه بپردازد یا به حبس برود تا تکلیفش مشخص بشود.این جوان بغیر از متواری شدن و فرار از دست قانون کار دیگری انجام نداده.حالا خانواده این جوان ،اگر کس دیگری یکی از اعضای خانواده اش را میکشت ومتواری میشد ای باز اینچنین حرفهایی را میزد یا اینگونه مطالبه گری میکرد وایا این حرفهای غیر اصولی را بدنبال نیروی انتظامی که مجری قانون وموجب امنیت کشور هست را میزد.پس کمی منصفانه حرف بزنید واحساسی حرف نزنید.کسی با کشته شدن کسی شاد نمیشود ولی خودتان را بجای خانواده ای که جوان شما آنرا کشته بگذاریدوبعد تصمیم گرفته و قضاوت بکنید.یک سوزن به خودتون ویک جوال دوز به دیگران.
همه یکسانیم.اری سعدی هم کفت بنی آدم اعضای یکدیگرند.نیروی انتظامی مجری هست ولی تصمیمات با قضات دیوان عدالت هست ،و برسر شود و به رای گذاشته شود