جنایت و عدالت
قتل کارگردان سینما یادآور «قتلهای زنجیرهای» و مایهٔ نگرانی مردم ایران
قتل داریوش مهرجویی، کارگردان سینما، و همسرش برای بسیاری از مردم ایران یادآور قتل داریوش فروهر، سیاستمدار، و همسرش در سال ۱۳۷۷ بود.
نوشتهٔ پیشتاز |
روز ۲۲ مهرماه که داریوش مهرجویی، کارگردان برجسته سینمای ایران، و همسرش وحیده محمدیفر با ضربات چاقو به قتل رسیدند، بسیاری از مردم ایران به این نکته اشاره کردند که این قتل یادآور «قتلهای زنجیرهای» سال ۱۳۷۷ است.
در مورد آن سلسله ترورهای مرموز این ظن وجود داشت که خالی از انگیزههای سیاسی نبوده است و حتی بسیاری از افراد عوامل رژیم ایران را مسئول میدانستند.
داریوش مهرجویی ۸۳ سال داشت و با ساخت فیلم معروف «گاو» در سال ۱۳۴۸ به یکی از پیشگامان جنبش موج نوی سینمای ایران تبدیل شد. همسرش وحیده محمدیفر ۵۵ سال داشت و فیلمنامهنویس و طراح لباس بود.
بهگفتهٔ قاضی پرونده، دختر این زوج شامگاه شنبه برای شام به ویلای پدر و مادرش در نزدیکی تهران میرود که در خانه با جسد آنها روبهرو میشود.
بهگفتهٔ نیروی انتظامی، هیچ اثری از ورود بهزور در صحنهٔ جنایت یافته نشده است.
کمتر از یک هفته مانده به این قتل، خانم محمدیفر به روزنامهٔ اعتماد ایران گفته بود که تهدید به قتل شده و ویلای آنها نیز مورد سرقت قرار گرفته است.
اما بهگفتهٔ قوهٔ قضاییه، شکایت رسمی ثبت نشده است.
مهرجویی بارها در مخالفت با سانسور در رژیم ایران صحبت کرده بود اما آشکارا با رژیم مخالف نبود.
اگرچه آثار او سانسور شده بود، بهطور کلی گرایش سیاسی نداشت.
او یک بار ضمن اذعان به اینکه «هنر نباید تبدیل به وسیلهای برای پروپاگاندا شود»، گفته بود «من فیلمهای سیاسی نمیسازم که این ایدئولوژی یا آن یکی نگاه را تبلیغ کنم» اما «سیاست همه جا هست».
یادآور «قتلهای زنجیرهای»
سران سه قوه دستور تحقیقات «سریع و دقیق» دادند و تا روز سهشنبه، ۱۰ مظنون دستگیر شده بودند.
اما با قتل این دو نفر گمانهزنیهایی در ایران مطرح شده است و بسیاری از مردم به یاد سلسله قتلهای دو دههٔ پیش موسوم به «قتلهای زنجیرهای» افتادهاند.
پروندهٔ فعلی شباهت ویژهای به قتل سیاستمدار پانایرانیست (اپوزیسیون) و بنیانگذار حزب ملت ایران و همسرش دارد.
داریوش و پروانه فروهر روز ۱ آذر ۱۳۷۷ در خانهشان با ضربات چاقو به قتل رسیدند.
قبل از آنها نیز بیش از ۸۰ نفر در اثر تصادف، چاقوکشی و تیراندازی و طی سرقتهای صحنهسازیشده به قتل رسیده بودند؛ در آن پروندهها، مشخص شده بود که به قربانیان پتاسیم تزریق شده است تا حملهٔ قلبی به آنها دست بدهد.
بیشتر قربانیان جزء اندیشمندان و دگراندیشان ایرانی از جمله نویسندگان و مترجمان و شعرا و فعالان سیاسی بودند و بعضی از آنها در خیابان ربوده شده و بعداً به قتل رسیده بودند.
گرچه رژیم ایران مسئولیت این قتلها را بر عهده نگرفت، ماهیت سیاسی قتلها آشکار بود و تحلیلگران اتفاق نظر داشتند که رژیم یا عوامل وابسته به آن مسئول بودهاند.
تحلیلگران ادعا کردند که در خوشبینانهترین حالت، رژیم در برنامهریزی و انجام قتلها نقشی اصلی داشته است.
تارنماهای اصولگرا و وابسته به رژیم در تلاشی آشکار برای مقابله با اینگونه قیاسها به مخالفت با هر گونه گمانهزنی پیرامون قتل مهرجویی و همسرش پرداخته و از کسانی که فکر میکنند قتل این زوج با انگیزهٔ سیاسی بوده انتقاد کردهاند.
نگرانیها در مورد امنیت شخصی افراد
قتل مهرجویی و همسرش علاوه بر وحشتافکنی در دل مخالفان سیاسی، موجب نگرانی بسیاری از مردم ایران در مورد امنیت شخصی افراد شده است.
مقامهای رژیم سالها پز «امنیت بالای» ایران را دادهاند، اما حالا بسیاری از مردم ایران نسبت به صحت این ادعا به تردید افتادهاند و از خود میپرسند نکند «قتلهای زنجیرهای» دوباره راه افتاده باشد.
یک خانم حسابدار ۴۵ ساله از تهران که سه فرزند دارد پرسید: «حالا که میشود کارگردان معروفی را در خانه خودش کشت، پس ما مردم عادی چطور اعتماد داشته باشیم که دولت حافظ امنیت و ایمنی ماست؟»
او با شرط محفوظ ماندن هویتش به پیشتاز گفت: «یکی از معدود نکات مثبت این کشور این بود که طی دو دههٔ گذشته بیشتر مواقع -- حداقل برای شهروندان غیرسیاسی -- امن بوده است».
وی افزود: «با توجه به این پرونده و سایر پروندههای سرقت و تجاوز که این روزها به گوشمان میرسد یا در موردش میخوانیم، مطمئن نیستم هنوز بشود گفت امنیت داریم».
نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر، که از سال ۱۳۸۹ همواره در راه زندان بوده، نیز ابراز نگرانی کرده است.
او در فیسبوک نوشت: «این خبر در حافظه ی تاریخی هر ایرانی، یاد آور قتل فجیع داریوش فروهر و همسرش است ... سیاسی باشد یا نباشد ... در خوشبینانه ترین حالت، اين حکومت قادر به برقراری امنیت [در ایران] نیست».